منوي اصلي آخرین مطالب نويسندگان |
دیار غربت
یامهدی
به فرشته ها بگو دعا کنننکنه صدای ما نمی رسهبه فرشته ها بگو دعا کننیخ آغوش زمین آب بشهابرا از رو صورت ماه برنآسمون زائر مهتاب بشهقطره قطره عاشقیم و بی قرارکی سحر میشه شبای انتظارلحظه لحظه بی قرار جمعه ایمجمعه جمعه چشم به راهمون نذارالتماس دستهامونو ببینتا نگی دلامون از سنگ شدهیوسف ما رو به کنعان برسوندلمون خیلی واسش تنگ شدهشبو از خاطره ی ماه بگیرماهو از این شب خودخواه بگیردلمون لک زده عاشقی کنیمحق چشمامونو از راه بگیرقطره قطره عاشقیم و بی قرارکی سحر میشه شبای انتظارلحظه لحظه بی قرار جمعه ایمجمعه جمعه چشم به راهمون نذاراز فکر گناه پاک بودن عشق استاز هجر تو سینه چاک بودن عشق استآن لحظه که راه می روی آقاجانزیر قدم تو خاک بودن عشق استخوشا بحال آنان که در کلاس انتظار حتییک جمعه هم غیبت ندارند …روزهای هفته را هم که گم کرده باشی ، عصرهای جمعه را از غم و غربتش تشخیص خواهی داد …
غمی سنگین دلم را می فشارد به روی سینه ام پا می گذارد نداریم و نداریم و نداریم کسی را که نشانی از تو آرد
بیا بیا که سوختیم زهجر روی ماه تو تمام عمر دوختیم دو چشم خود به راه تو |
|||
![]() |